هریک


معنی انگلیسی:
each, everyone, anyone, all, up, an, any one, each, either, whichever, each (one), everyone

لغت نامه دهخدا

هریک. [ هََ ی َ / ی ِ ] ( ضمیر مبهم مرکب ) هرکدام. ( یادداشت به خط مؤلف ) :
روی هریک چون دوهفته گرد ماه
جامه شان غفه ، سمورینشان کلاه.
رودکی.
چو شب روز گشت انجمن شد سیاه
بدان نیز کردند هریک نگاه.
فردوسی.
ابر ده و دو هفت شد کدخدای
گرفتند هریک سزاوار جای.
فردوسی.
رجوع به هر شود.

فرهنگ فارسی

هر کدام

واژه نامه بختیاریکا

( هِریک ) خنده؛ هنده هریک

دانشنامه عمومی

هریک ( ارمنی: Հերիկ، ترکی آذربایجانی: Əhmadli ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آرتساخ است که در استان کاشاتاق واقع شده است
عکس هریکعکس هریک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

each (صفت)
هر، هر یک، هر یکی

each (ضمير)
هر یک

one another (ضمير)
هر یک

فارسی به عربی

لکل واحد
کل

پیشنهاد کاربران

هر کدام
apiece
هر مورد
هر عضو
هر عنوان
هریک: هرکس، همه
هست خوشنود هریک از دل خویش
نکند کس عمارت گل خویش
همه می بینندکه خوشی و سعادت زندگی ایشان به دل مربوط است و به آن بستگی دارد. بنابر این با فهم این نکته کسی به عمارت تن و وجود خویش نمی پردازد.
هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص۴۲۴.

بپرس