هرچگاه. [ هََ چ ِ ] ( ق مرکب ) هرگاه. هر وقت که : هرچگاه آن نظر حضرت ایشان زیاده نشدی به درجه عدم رسیدندی. ( انیس الطالبین ). من هرچگاه قصد میکردم که یکی از ایشان را بگیرم دیگری می آمد که مرا بگیر. ( انیس الطالبین ). هرچگاه ترا در سفر مهمی پیش آید توجه به ما نمای. ( انیس الطالبین ).