هرهار

لغت نامه دهخدا

هرهار. [ هََ ] ( ع ص ) بسیار از آب و شیر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || بسیار خندنده. ( منتهی الارب ). ضحاک در امر باطل. بیهوده خند. ( از اقرب الموارد ). || گوشت لاغر. ( منتهی الارب ). اللحم الغث. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) شیر بیشه. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس