هرنوه

لغت نامه دهخدا

هرنوه. [ هََ ن ُ وَ ] ( اِ ) میوه درخت عود است و آن کوچکتر از فلفل و به زردی مایل است. بوی عود می کند. طبیخ وی بول را براند و سنگ مثانه را بریزاند. ( برهان ). قرنوه. ( ابن بیطار ). ابوسهل گوید: فاغره هندی است و صحیح آن است که :آن دانه ای است که به فارغه شباهت دارد و خردتر از وی بود. پوست او مانند فاغره شکافته شود، اما سخت تر از پوست فاغره بود... بوی او به بوی عود هندی مشابه بود. ( از ترجمه صیدنة ). فرنوه. رجوع به فرنوه شود.

فرهنگ عمید

دانه ای شبیه فلفل، زردرنگ و خوش بو، بار درخت عود.

پیشنهاد کاربران

بپرس