هرمون

لغت نامه دهخدا

هرمون. [ هََ رِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ هَرِم. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به هرم شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس