هرمع. [ هََ رَم ْ م َ ] ( ع ص ) مرد زودگریه. ( منتهی الارب ). تندگریه. ( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) شتابی.سبکی. ( منتهی الارب ). شتاب در راه رفتن. || کندی در راه رفتن. ( اقرب الموارد ). از اضداد است.