هرماینی گرنجر

پیشنهاد کاربران

هرماینی جین گرنجر ( به انگلیسی: Hermione Jean Granger ) یکی از شخصیت های مجموعه داستان ها هری پاتر نوشته جی. کی. رولینگ است. این شخصیت بهترین دوست هری پاتر و رون ویزلی به شمار می رود.
هرماینی گرنجر در مجموعه کتاب های هری پاتر همکلاسی و دوست صمیمی هری پاتر و رون ویزلی است. ریشه نام او به اساطیر یونان باستان و یکی از خدایان به نام هرمس برمیگردد که بسیار باهوش و پیام رسان بین خدایان و انسانها بوده است. وی در تاریخ ۱۹ سپتامبر ۱۹۷۹ از پدر و مادری متولد شد که هر دو دندانپزشک و غیر جادوگر بودند و عده ای در جامعه جادوگری به افرادی که والدین شان جادوگر نیستند به دیدهٔ تحقیر و با لقب ماگل یا مشنگ زاده صدا می کنند ( از جمله دراکو مالفوی ) . ( بدین ترتیب او بزرگ ترین عضو این گروه سه نفره به شمار می آید ) او باهوش ترین دانش آموز در مدرسه شبانه روزی هاگوارتز به حساب می آید و همواره نمرات عالی در همه درس ها کسب می کند. به همین دلیل کلاه گروه بندی ابتدا قصد داشته وی را به گروه ریونکلا ( گروه دانش آموزان باهوش ) بیندازد ولی در نهایت به گروه دانش آموزان گریفیندور ( گروه دانش آموزان شجاع ) راه یافت. وی در همه امتحانات سمج خود ( به جز دفاع در برابر جادوی سیاه ) نمره عالی کسب کرده است و به نظر می رسد که تمامی کتاب های درسی خود را از حفظ است. هرماینی در سال های بالاتر از سوی مدیر مدرسه، پروفسور دامبلدور به عنوان دانشجوی ارشد دانش آموزان در مدرسه انتخاب می شود و از شکستن قوانین و مقررات خوشش نمی آید ولی در هنگام نیاز هیچ گاه پشت هری و رون را خالی نکرده است. ترس او همیشه از عدم کسب نمرات عالی در درس های مدرسه است و بوگارت او به شکل پروفسور مک گونگال است که به وی می گوید در همه امتحانات مردود شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

چوبدستی او از چوب درخت مو و ریسه قلب اژدها ساخته شده است. سپر مدافع هرماینی به شکل یک سمور ( حیوان مورد علاقهٔ رولینگ ) است.
در هری پاتر و سنگ جادو ما نخستین بار زمانی هرماینی را ملاقات می کنیم که در قطار سریع السیر هاگوارتز به دنبال وزغ گمشده نویل لانگ باتم می گردد. هرماینی در همین زمان به هری و رون می گوید که کلیه کتاب های درسی خود را کامل حفظ کرده است. او در ابتدا به طرز آشکاری خودشیفته و خودنما است و خیلی زود دبیران را به خود علاقه مند می کند ولی هری و رون چندان به دوستی با او علاقه ای ندارند تا این که روزی رون در نزد هری از هرماینی بدگویی می کند ولی هرماینی می شنود و گریه کنان به دستشویی دخترها می رود. در همان شب یک غول غارنشین به دستشویی دخترها حمله می کند ولی هری و رون به کمک هرماینی می شتابند و او را نجات می دهند. از آن پس این سه به دوستانی صمیمی تبدیل می شوند. هرماینی در انتهای کتاب برای نجات سنگ جادو به کمک هری می شتابد ( نیکلاس فلامل ( دارنده سنگ جادو ) را به آن ها معرفی می کند ) , هری و رون را از دست گیاه غول پیکر و مرگباری به نام «تله شیطان» نجات می دهد و موفق می شود معمای منطقی پروفسور اسنیپ را حل کند.

هرماینی گرنجر
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/هرماینی_گرنجر
زیادی دست بالا گرفتین اینو

بپرس