هرمان روزنبلات ( انگلیسی: Herman Rosenblat; ح. 1929 – ۵ فوریه ۲۰۱۵ ) یک نویسنده آمریکایی لهستانی الاصل بود که داستان غیرواقعی در مورد هولوکاست به نام فرشته در کنار سیم خاردار نوشت. او در این کتاب ادعا کرده بود که داستان واقعی دختری که هر روز به او یک سیب در اردوگاه کاراجباری می داد نقل کرده است. قرار بود کتاب در سال ۲۰۰۹ چاپ شود ولیکن تحقیق محققان هولوکاست نشان داد که بسیاری از ویژگیهای این داستان غیرقابل باور است و از نظر فیزیکی غیرممکن بوده است. چاپ کتاب بعد از روشن شدن این حقایق کنسل شد. روزنبلات بعداً قبول کرد که بسیاری از قسمتهای کتاب او دروغ بوده است.
قبل از اینکه دروغ روزنبلات علنی شود امتیاز داستان کتاب توسط هریس سولومون به مبلغ ۲۵ میلیون دلار خریداری شده بود. مجری معروف اوپرا وینفری نیز چندین بار با روزنبلات برنامه داشت و داستان او را بهترین داستان عشقی تمام زندگی خود خوانده بود.
روزنبلات یک یهودی لهستانی بود که در شهر پیوترکو در لهستان در قبل از جنگ جهانی دوم زندگی می کرد. بعد از حمله ارتش آلمان نازی به لهستان نازیها خانواده او و بسیاری یهودیان دیگر را به اردوگاه کار اجباری بردند. پدر او در اردوگاه از بیماری تیفوس مرد و مادر او نیز به یک اردوگاه کار اجباری دیگر فرستاده شد. او در اردوگاه تا فوریه ۱۹۴۵ باقی ماند. در خاطرات خود روزنبلات ادعا می کرد که همسر آینده او روما در آن زمان یک دختر ۹ ساله یهودی بود که هر روز از روی سیم خاردار برای او یک سیب مینداخت.
بعد از آزادی از اردوگاه کار اجباری روزنبلات به انگلستان رفت. او سپس در سال ۱۹۵۰ به ایالات متحده مهاجرت کرد و در ارتش ایالات متحده خدمت کرد. او سپس به نیویورک رفت و مغازه تعمیر تلویزیون باز کرد. او همسرش روما را در سال ۱۹۵۷ در آمریکا ملاقات کرد. او در خاطرات خود بعداً ادعا می کرد که در اولین دیدار چهره همسرش را از زمان اردوگاه کار اجباری به خاطر آورده است.
در سال ۱۹۹۲ روزنبلات و همسرش دچار مشکلات شدید مالی شدند بعد از اینکه یک سارق مسلح به آنها حمله کرد و پسر او کنت معلول شد و روزنبلات نیز شدیداً آسیب دید. روزنبلات در بیمارستان داستان هولوکاست خود را ایجاد کرد. او ادعا کرد که در خواب مادرش به او پدیدار شده است و به او گفته است که داستان خود را به دنیا بگوید. در سال ۱۹۹۴ اداره مالیات آمریکا به روزنبلات فشار آورد که مالیاتهای عقب افتاده خود را بپردازد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفقبل از اینکه دروغ روزنبلات علنی شود امتیاز داستان کتاب توسط هریس سولومون به مبلغ ۲۵ میلیون دلار خریداری شده بود. مجری معروف اوپرا وینفری نیز چندین بار با روزنبلات برنامه داشت و داستان او را بهترین داستان عشقی تمام زندگی خود خوانده بود.
روزنبلات یک یهودی لهستانی بود که در شهر پیوترکو در لهستان در قبل از جنگ جهانی دوم زندگی می کرد. بعد از حمله ارتش آلمان نازی به لهستان نازیها خانواده او و بسیاری یهودیان دیگر را به اردوگاه کار اجباری بردند. پدر او در اردوگاه از بیماری تیفوس مرد و مادر او نیز به یک اردوگاه کار اجباری دیگر فرستاده شد. او در اردوگاه تا فوریه ۱۹۴۵ باقی ماند. در خاطرات خود روزنبلات ادعا می کرد که همسر آینده او روما در آن زمان یک دختر ۹ ساله یهودی بود که هر روز از روی سیم خاردار برای او یک سیب مینداخت.
بعد از آزادی از اردوگاه کار اجباری روزنبلات به انگلستان رفت. او سپس در سال ۱۹۵۰ به ایالات متحده مهاجرت کرد و در ارتش ایالات متحده خدمت کرد. او سپس به نیویورک رفت و مغازه تعمیر تلویزیون باز کرد. او همسرش روما را در سال ۱۹۵۷ در آمریکا ملاقات کرد. او در خاطرات خود بعداً ادعا می کرد که در اولین دیدار چهره همسرش را از زمان اردوگاه کار اجباری به خاطر آورده است.
در سال ۱۹۹۲ روزنبلات و همسرش دچار مشکلات شدید مالی شدند بعد از اینکه یک سارق مسلح به آنها حمله کرد و پسر او کنت معلول شد و روزنبلات نیز شدیداً آسیب دید. روزنبلات در بیمارستان داستان هولوکاست خود را ایجاد کرد. او ادعا کرد که در خواب مادرش به او پدیدار شده است و به او گفته است که داستان خود را به دنیا بگوید. در سال ۱۹۹۴ اداره مالیات آمریکا به روزنبلات فشار آورد که مالیاتهای عقب افتاده خود را بپردازد.
wiki: هرمان روزنبلات