هرض. [ هََ رَ ] ( ع اِ ) گرخشک که بر اندام برآید از حرارت. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به هرص شود.هرض. [ هََ ] ( ع مص ) دریدن جامه را. ( منتهی الارب ). مزق الثوب. ( از اقرب الموارد ).