لغت نامه دهخدا
هرشه. [ هََ ش َ / ش ِ ] ( اِ ) عشقه را گویند و آن گیاهی است که بر درخت پیچد و آن را به عربی حبل المساکین گویند. ( برهان ). لبلاب را گویند. ( جهانگیری ).
فرهنگ فارسی
(اسم ) چنگال : (( ودندان وسم وهرشهو شیروخایه چون پوست بالایین پوشیدهباشد وچون نباشدنشاید. ) )
فرهنگ معین
(هَ شَ یا ش ) (اِ. ) چنگال .
(هَ ش ) (اِ. ) عشقه ، هر گیاهی که به درخت بپیچد.
فرهنگ عمید
۱. عشقه، لبلاب.
۲. هر گیاهی که به درخت بپیچد.