هرستانه

لغت نامه دهخدا

هرستانه. [ هَُ رِ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از بخش خوانسار شهرستان گلپایگان واقعدر 8 هزارگزی شمال خوانسار و یکهزارگزی باختر راه شوسه خوانسار به گلپایگان. جایی است کوهستانی ، معتدل و دارای 563 تن سکنه. از قنات مشروب میشود و محصول عمده اش غله ، تریاک ، تنباکو و لبنیات ، و کار مردم زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

هرستانه. [ هَُ رِ ن َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان جاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع در30 هزارگزی شمال خاوری الیگودرز و 22 هزارگزی شمال راه شوسه الیگودرز به گلپایگان جایی است کوهستانی معتدل و دارای 255 تن سکنه. از چشمه و قنات مشروب میشود. محصول عمده اش غله و لبنیات. و شغل مردم زراعت و گله داری است. شامل دو قسمت است که به هرستانه بالا وپائین معروف است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).

پیشنهاد کاربران

هرستانه به معنی محل کاشت نهال یا نهالستان است

بپرس