هرس کردن


معنی انگلیسی:
lop, prune, shear, trim, to prune

لغت نامه دهخدا

هرس کردن. [ هََ رَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فرخو کردن. شاخه های زاید درخت را بریدن. بریدن شاخه های رز راتا بار بیشتر دهد. تقضیب. ( از یادداشتهای مؤلف ).

فرهنگ فارسی

(مصدر ) ۱- بریدن شاخه های زاید درخت

مترادف ها

lop (فعل)
زدن، چیدن، سرشاخه زدن، با تنبلی حرکت کردن، هرس کردن، شلنگ برداشتن، شاخه های خشک را زدن، دست یا پای کسی را بریدن

rogue (فعل)
گول زدن، هرس کردن، از علف هرزه پاک کردن، رذالت و پستی نشان دادن

pollard (فعل)
هرس کردن

prune (فعل)
اراستن، سرشاخه زدن، هرس کردن، ساده کردن

فارسی به عربی

اجاص مجفف , شذب , غشاش

پیشنهاد کاربران

ant
معنیش میشه مورچه
elephant
معنیش میشه فیل
foot
مانیش میشه، پا
Clip

بپرس