لغت نامه دهخدا
هرس. [ هَِ ] ( اِ ) اول ْ شیری که از پستان زن پس از زاییدن سیلان می یابد. ( ناظم الاطباء ).
هرس. [ هََ رَ ] ( اِ ) بریدن شاخه های زیادی درخت. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به هرس کردن شود.
هرس. [ هََ ] ( ع مص ) سخت خوردن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || سخت خوار شدن. ( منتهی الارب ). || خرد کردن و هریسه کردن چیزی را. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) گربه. ( منتهی الارب ). سنور. ( اقرب الموارد ).
هرس. [ هََ رَ ] ( ع مص ) سخت خوار گردیدن. ( منتهی الارب ). شدید خوردن و پنهان خوردن. ( اقرب الموارد ).
هرس. [ هََ رِ ] ( ع ص ) شیر استواراندام بسیارخوار. || جامه کهنه. || مکان هرس ؛ جایی که هراس رویاند. ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
(اسم ) اول شیری که ازپستان زن پس از زاییدن جاری شود.
شیر استوار اندام بسیار خوار جامه کهنه
فرهنگ معین
(هَ ) (اِ. ) چوب پوشش بام خانه .
(هَ رَ ) (اِ. ) بریدن شاخه های زاید درخت .
فرهنگ عمید
بریدن شاخه های زاید درخت.
* هرس کردن: (مصدر متعدی ) (کشاورزی ) = هرَس
فرهنگستان زبان و ادب
گویش مازنی
واژه نامه بختیاریکا
( هَرَس ) پختار؛ پرداخت؛ پَهر؛ پاشد ( پاشت ) ؛ پرداخت
دانشنامه آزاد فارسی
هَرَس (Pruning)
هَرَس
حذف بخش هایی از گیاهان چوبی، معمولاً شاخه ها یا سرشاخه های درختان، با هدف کاهش بار وارد بر بخش های باقی ماندۀ گیاه. همچنین، به قطع بخش های آفت زده یا شکسته، تربیت بخش هایی از گیاه برای قرارگرفتن در وضعیت هایی که به لحاظ ساختاری برای گیاه مناسب ترند، و به شکل دهی گیاه نیز اطلاق می شود. هرس طبیعی با وزش باد، بار میوه های اضافی، یخ یا برف صورت می گیرد. در نتیجۀ هرس طبیعی، غالباً زخم هایی روی گیاه باقی می ماند که دیر ترمیم می شوند و گیاه از همین ناحیه در معرض خطر پوسیدگی و آفت زدگی قرار می گیرد. سوراخ هایی که در نتیجۀ هرس طبیعی به جا می مانند، محل مناسبی برای تغذیه و لانه سازی جانوران درخت زی است. با هرس مصنوعی، از پوسیدن درخت جلوگیری می شود و زخم های ناشی از آن نیز به سرعت ترمیم می شوند. گیاهانی که در پاییز جوانه می زنند، در تابستان هرس می شوند. در نواحی خشک و گرم، هرس بیش از اندازۀ درختان غالباً سبب آفتاب سوختگی شاخه ها و تنۀ درخت می شود. هرس تابستانی درختان تولید گل و میوه را افزایش می دهد و هرس زمستانی سبب افزایش شاخ وبرگ درخت می شود. هرس شاخه های درخت یا بوته به تولید چوب کمک می کند. هرس ریشه تولید چوب را کاهش، اما تولید میوه را افزایش می دهد.
هَرَس
حذف بخش هایی از گیاهان چوبی، معمولاً شاخه ها یا سرشاخه های درختان، با هدف کاهش بار وارد بر بخش های باقی ماندۀ گیاه. همچنین، به قطع بخش های آفت زده یا شکسته، تربیت بخش هایی از گیاه برای قرارگرفتن در وضعیت هایی که به لحاظ ساختاری برای گیاه مناسب ترند، و به شکل دهی گیاه نیز اطلاق می شود. هرس طبیعی با وزش باد، بار میوه های اضافی، یخ یا برف صورت می گیرد. در نتیجۀ هرس طبیعی، غالباً زخم هایی روی گیاه باقی می ماند که دیر ترمیم می شوند و گیاه از همین ناحیه در معرض خطر پوسیدگی و آفت زدگی قرار می گیرد. سوراخ هایی که در نتیجۀ هرس طبیعی به جا می مانند، محل مناسبی برای تغذیه و لانه سازی جانوران درخت زی است. با هرس مصنوعی، از پوسیدن درخت جلوگیری می شود و زخم های ناشی از آن نیز به سرعت ترمیم می شوند. گیاهانی که در پاییز جوانه می زنند، در تابستان هرس می شوند. در نواحی خشک و گرم، هرس بیش از اندازۀ درختان غالباً سبب آفتاب سوختگی شاخه ها و تنۀ درخت می شود. هرس تابستانی درختان تولید گل و میوه را افزایش می دهد و هرس زمستانی سبب افزایش شاخ وبرگ درخت می شود. هرس شاخه های درخت یا بوته به تولید چوب کمک می کند. هرس ریشه تولید چوب را کاهش، اما تولید میوه را افزایش می دهد.
wikijoo: هرس
مترادف ها
باز گشت، کسادی، هرس، اعاده، بحران اقتصادی، پس رفت
هرس
پیشنهاد کاربران
الهِرس: الأسد الذی یهرس عظمَ ولحمَ الفریسةِ
به میرشکاری بلند شو
هرس به معنا بریدن و قطع کردن شاخه های اضافی درخت یا گل ها و گیاهان است
هِرِس ( Heres ) در مازندرانی به چم صبر کن از کنش هرسائن
هَرَسیدن چیزی = هرس کردن
خرس در زبان ملکی گالی بشکرد
Hars در زبان بختیاری با فتح ( ه ) و سکون ( ر ) به معنای اشک و آب چشم میباشد. بطور مثال عنوان هرس تیات یعنی اشک چشمهایت
تی یعنی چشم و تیات یعنی چشمهایت
تی یعنی چشم و تیات یعنی چشمهایت