هرزمان
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
عمری ست تا من در طلب هر روز گامی میزنم - دست شفاعت هر زمان در نیکنامی میزنم ( حافظ )
هر زمان:
دمادم، دم به دم، یک ریز، پیوسته، پی در پی، همیشه، همواره
هر زمان:
دمادم، دم به دم، یک ریز، پیوسته، پی در پی، همیشه، همواره
هر آن