لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( هرز آب ) (اسم ) ۱- آبی که ازکشت زار بزمین لم یزرع رود. ۲- فاضل آب .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. فاضلاب، پس آب.
جدول کلمات
۱. آبی که بیهوده روی زمین جاری شود. ۲. فاضلاب، پس آب.
مترادف ها
گنداب، فاضل اب، اگو، پس اب، هرز اب
پیشنهاد کاربران
خا ، پارگین
هرزاب : محل جمع آوری آب های سطحی در کوچه .
خا