هردری. [ هََ دَ ] ( ص نسبی ) هرجایی. آنکه هردم به دری روی آورد. که هردم به در خانه ای رود : آن یکی نوری ز هر عیبی بری وین یکی کوری ، گدایی هردری.مولوی.|| بی پایه. بی اساس. بی ربط : دعوی او سرسری بوده ست و سخن او هردری. ( جهانگشای جوینی ). رجوع به هرجایی شود.