هرامسه

لغت نامه دهخدا

( هرامسة ) هرامسة. [ هََ م ِ س َ ] ( ع اِ ) ج ِ هرمس و هرمسی. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به هرمسی شود.

فرهنگ فارسی

در روایات اسلامی به سه تن گفته شده است : ۱ - هرمس اول . که قبل از طوفان نوح بوده است و بعربی او را ادریس نامند و او اول کسی است که از موجودات علوی سخن گفته و برای عبادت خدا هیاکل بنا نموده و علم طب بمردم آموخته است و اشعاری در بیان موجودات علوی و سفلی دارد و طوفان را پیشگوئی کرد و در مصر اهرام و مدائن بنا نمود و اول کسی است که خط اختراع کرده و خیاطی را بمردم آموخت . ۲ - هرمس دوم . که معروف به هرمس بابلی است . وی بعد از طوفان نوح بوده است و در شهر کلدانیان اقامت داشت و استاد فیثاغورث است و در علم طب و فلسفه مهارت داشت و آنچه از علوم و صنایع در زمان طوفان از بین رفته تجدید کرده است . ۳ - هرمس سوم . که او هم بعد از طوفان نوح بوده و شاگرد اسقلیوس اول است . ابن الندیم کتابهائی را در صنعت کیمیا و اسرار بوی نسبت داده است .
(اسم ) ۱- جمع هرمس .۲ جمع هرمسی

پیشنهاد کاربران

بپرس