هراشیدن

لغت نامه دهخدا

هراشیدن. [ هََ دَ ] ( مص ) شکوفه افتادن کسی را. قی کردن. استفراغ کردن. ( یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به هراش شود.

فرهنگ فارسی

(مصدر ) قی کردن استفراغ کردن ٠

فرهنگ عمید

قی کردن.

مترادف ها

vomit (فعل)
بر گرداندن، قی کردن، استفراغ کردن، هراشیدن

فارسی به عربی

قیی

پیشنهاد کاربران

بپرس