هراءه

لغت نامه دهخدا

( هراءة ) هراءة. [ هََ ءَ ] ( ع مص ) سخت شدن سرما بر کسی چنانکه خواهد بکشد او را. ( منتهی الارب ). هرء. ( اقرب الموارد ). || کشتن سرما کسی را. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). || سخت سرد گردیدن باد. ( منتهی الارب ). شدت یافتن سردی باد. ( اقرب الموارد ). || نیک پختن گوشت را. ( منتهی الارب ). نیک پخته شدن گوشت تا آنکه از هم باز شود. ( از اقرب الموارد ). || سرد گردانیدن مال و قوم را. ( منتهی الارب ). رجوع به هرء شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس