هذر

لغت نامه دهخدا

هذر. [ هََ ] ( ع مص ) بیهوده گفتن. ( منتهی الارب ). خلط کردن و گفتن آنچه را سزا نیست. ( اقرب الموارد ). || سخت گرم گردیدن روز. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

هذر. [ هََ ذَ ] ( ع مص ) بیهوده و باطل شدن کلام کسی. ( منتهی الارب ). بسیار شدن باطل و خطا در کلام کسی. ( اقرب الموارد ). || ( اِ ) بسیار هیچکاره و بلایه.( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). || سخن بیهوده و ردی. ( منتهی الارب ). هذیان. ( ناظم الاطباء ).

هذر. [ هََ ذِ ] ( ع ص ) بسیارسخن و بیهوده گوی. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

هذر. [ هََ ذُ ] ( ع ص ) مرد بسیارسخن و بیهوده گوی.( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به هَذّار شود.

فرهنگ فارسی

(صفت ) مردبسیار سخن وبیهودهگوی .
مرد بسیار سخن و بیهوده گوی

فرهنگ معین

(هَ ذِ ) [ ع . ] (ص . ) مرد بسیار سخن و بیهوده گوی .
(هَ ذَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) پریشان گفتن ، سخن باطل گفتن . ۲ - (اِ. ) سخن بیهوده .

فرهنگ عمید

سخن بیهوده و بد گفتن، بیهوده گویی.

پیشنهاد کاربران

بپرس