به فخر سر به فلک برکشید و شادی کرد
که آن هدایا بر دست او قبول افتاد.
مسعودسعد.
رجوع به هدیه شود.هدایا
/hadAyA/
لغت نامه دهخدا
به فخر سر به فلک برکشید و شادی کرد
که آن هدایا بر دست او قبول افتاد.
فرهنگ فارسی
(اسم ) جمع هدیه
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
پیشکش ها
یا واهب الهدایا : ای بخشنده هدیه ها