هجه

لغت نامه دهخدا

هجه. [ هَِ ج ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان میشه پاره بخش کلیبرشهرستان اهر، واقع در دوازده هزار و پانصدگزی باخترکلیبر و 13 هزارگزی راه شوسه اهر به کلیبر. ناحیه ای است کوهستانی ، معتدل و دارای 131 تن سکنه. آب آن از رودخانه قره سو و چشمه و محصول آن غلات است. اهالی به زراعت و گله داری مشغولند و صنایع دستی آنان قالی و گلیم بافی است. راه مالرو دارد این ده به دو محل نزدیک بهم به نام هجه بالا و پائین تقسیم شده. جمعیت هجه بالا 58 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس