هجرس
لغت نامه دهخدا
- امثال :
ادنی من هجرس ؛ ای الدب اوالقرد. ( منتهی الارب ): اجبن من هجرس ؛ ترسوتر از بچه روباه یا میمون زیرا این جانوران از ترس نمیخوابند مگر اینکه سنگی در دست دارند از بیم آنکه گرگ آنها رابخورد. ( اقرب الموارد ).
|| سختی ایام. ( منتهی الارب ). || ریزه ترین باران سرما مثل پشک. ج ، هجارس.( منتهی الارب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید