هجد
لغت نامه دهخدا
هجد. [ هَُ ج ْ ج َ ] ( ع ص ، اِ ) متهجدان ، ج ِ هاجد و هجود. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ) ( منتهی الارب ). رجوع به مدخل های مزبور شود.
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۱(بار)
. هجود.به معنی خواب و هاجد به معنی خفته است «هَجَدْتُهُ فَتَجَهَّدَ» یعنی خواب او را از بین بردم به عبارت دیگر بیدارش کردم پس بیدار شد مثل مرّضئه یعنی مرضش را از بین بردم، متهجد کسی است که در شب نماز میخواند(راغب). یعنی: مقداری از شب را باخواندن قرآن بیدار باش مثل . آیه ترغیب به نماز شب است و تفصیل آن در «نفل» گذشت. این کلمه فقط یکبار در قرآن مجید آمده است در اقرب الموارد نقل شده «تهجّدالقوم: استیقظوا للصلاة اوغیرها».
. هجود.به معنی خواب و هاجد به معنی خفته است «هَجَدْتُهُ فَتَجَهَّدَ» یعنی خواب او را از بین بردم به عبارت دیگر بیدارش کردم پس بیدار شد مثل مرّضئه یعنی مرضش را از بین بردم، متهجد کسی است که در شب نماز میخواند(راغب). یعنی: مقداری از شب را باخواندن قرآن بیدار باش مثل . آیه ترغیب به نماز شب است و تفصیل آن در «نفل» گذشت. این کلمه فقط یکبار در قرآن مجید آمده است در اقرب الموارد نقل شده «تهجّدالقوم: استیقظوا للصلاة اوغیرها».
wikialkb: ریشه_هجد
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید