هجانه
لغت نامه دهخدا
هجانة. [ هَِ ن َ ] ( ع اِمص ) گرانمایگی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ): هو بین الهجانة. ( از تاج العروس ). || نیکویی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || سپیدی. بیاض. ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ). || پلیدی. خبیثی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). فرومایگی. || ( مص ) هجین گردیدن. ( از معجم متن اللغة ). هجنة. هَجانَة. هجونة. ( معجم متن اللغة ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید