هجارس

لغت نامه دهخدا

هجارس. [ هََ رِ ] ( ع اِ ) ج ِ هِجرِس. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) ( معجم متن اللغة ) ( اقرب الموارد ). رجوع به هجرس شود. || سختی های روزگار. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). شدائد ایام. ( از معجم متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). || ریزه ترین بارانهای سرما مثل پشک. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). باران ریز در سرما مانند شبنم. ( از اقرب الموارد ) ( از معجم متن اللغة ).

پیشنهاد کاربران

بپرس