هجا کرده ست پنهان شاعران را
قریعآن کور ملعون چشم گشته.
عسجدی ( دیوان چ طاهری شهاب ص 35 ).
ترا هجا نکند انوری معاذاﷲنه او که از شعرا کس ترا هجا نکند
نه از بزرگی تو زانکه در معایب تو
چه جای هجو که اندیشه هم کرانکند.
انوری.
|| تهجیة. ( تاج المصادر بیهقی ).جدا کردن هجاهای یک لفظ. باز کردن هجای الفاظ. تقطیع کردن لفظ را به حروف. و رجوع به هجا و هجاء و هجو شود.