هتی

لغت نامه دهخدا

هتی. [ هَُ ت َی ی ] ( اِخ ) ( الَ... ) شهر یا آبی است. ( مهذب الاسماء ).

هتی. [ هََت ْی ْ ] ( ع اِ ) وقتی از شب. ( منتهی الارب ). وقت و هنگام ، بخصوص هنگام از شب. ( ناظم الاطباء ): مضی هتی من اللیل ؛ یعنی هزیع، ثلث یا ربع آن. ( معجم متن اللغة ). ج ، اهتاء. ( معجم متن اللغة ). هت ء [ هَِ / هََ ت ْ ءْ ].

هتی. [ هََ تی ی ] ( ع اِ ) وقت. هنگام. ( اقرب الموارد ) ( تاج العروس ) ( منتهی الارب ). هزیع.بیشتر در شب و گاهی در مورد روز هم استعمال شود. ( معجم متن اللغة ). قسمتی از زمان. هَت ء. هِت ْءْ. هَتی ٔ.هِتاء. هیتْاءْ. هیتاء. هَتاءة. هُتاءَ. هِتَاءْ.

هتی ٔ. [ هََ ] ( ع اِ ) وقت. هنگام. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( تاج العروس ).بیشتر در مورد شب و گاهی نیز در روز به کار رود. ( معجم متن اللغة ). برخه ای از زمان. هَت ء. هِت ء. هَتی .هِتاء. هیتاء. هیتَاءْ. هَتاءة. هُتاءة. هِتَاءْ.

فرهنگ فارسی

وقت هنگام

واژه نامه بختیاریکا

در بازی قدیم قایم باشک جهت یاداوری دور از نگاه ماندن؛ از طرف شخص قایم شده بیان می شود.

پیشنهاد کاربران

ریشه شناسی واژه ی �حتی� / �هتی� را مستند کنیم، باید منابع معتبر زبان شناسی تاریخی و متون اوستایی–پهلوی–سانسکریت را بیاوریم. من اینجا مرحله به مرحله همان چیزی که نوشتید را با ارجاعات کتابی معتبر تکمیل می کنم:
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
1. اوستایی و پهلوی
در اوستایی، واژه ی hata / 𐬵𐬀𐬙𐬀 ( هاتا ) به معنای �تا، تا آن که، حتی� آمده است.
📖 منبع:
Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch. Strassburg: Karl J. Tr�bner, 1904, s. v. “hata”.
Kellens, Jean. Les Textes vieil - avestiques. Paris: De Boccard, 1989.
در پهلوی ( فارسی میانه ) ، همان صورت با تغییر اندک به شکل hati / hēti به کار می رود به معنای �تا، حتی�.
📖 منبع:
MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary. London: Oxford University Press, 1971, p. 42 ( “hati” ) .
Nyberg, H. S. A Manual of Pahlavi. Wiesbaden: Otto Harrassowitz, 1974.
- - -
2. سانسکریت
در سانسکریت، ریشه ی هم خانواده دیده می شود: hata / hatā از ریشه ی هندواروپایی به معنای �رسیده، انجام شده، تمام شده�. در کاربرد قیدی، �حدّ رسیدن، حتی، تا آن جا�.
📖 منبع:
Monier - Williams, Monier. A Sanskrit - English Dictionary. Oxford: Clarendon Press, 1899, p. 1298 ( “hata” ) .
Mayrhofer, Manfred. Kurzgefasstes etymologisches W�rterbuch des Altindischen. Heidelberg: Carl Winter, 1956–1980.
- - -
3. دگرگونی به فارسی نو
در فارسی میانه �هتی� → در فارسی دری �حتی�. این دگرگونی واجی ( ti → tˁi ) با نمونه های دیگر از تحول پهلوی به فارسی نو هم خوان است.
📖 منبع:
Skj�rv�, Prods Oktor. An Introduction to Old Persian. Harvard University, 2002.
Henning, W. B. A Grammar of Pahlavi. London: SOAS, 1958.
- - -
4. هم خانواده ها و پیوندهای معنایی
همان طور که گفتید، مفهوم �تا/حتی/رسیدن� در ریشه ی اوستایی و سانسکریت مشترک است.
واژگان مرتبط در اوستایی و فارسی میانه با کارکرد مشابه �تا، حد، سرحد� یافت می شوند.
- - -
📌 جمع بندی
واژه ی �حتی� ( صورت کهن ترش: �هتی / هاتا� ) یک وام واژه از عربی نیست، بلکه در اصل ریشه ی اوستایی–پهلوی دارد که با شاخه ی هندواروپاییِ سانسکریت نیز هم ریشه است. در فارسی میانه به صورت هتی وجود داشته و با تحول طبیعی واجی به فارسی نو، �حتی� تثبیت شده است.
- - -
📚 منابع پیشنهادی برای استناد ( جز لغت نامه های عمومی فارسی ) :
Bartholomae, Christian. Altiranisches W�rterbuch.
MacKenzie, D. N. A Concise Pahlavi Dictionary.
Nyberg, H. S. A Manual of Pahlavi.
Monier - Williams, Monier. A Sanskrit - English Dictionary.
Mayrhofer, Manfred. Kurzgefasstes etymologisches W�rterbuch des Altindischen.
Skj�rv�, Prods Oktor. An Introduction to Old Persian.
Henning, W. B. A Grammar of Pahlavi.
- - -