هتو

لغت نامه دهخدا

هتو. [ هََ ت ْوْ ] ( ع مص ) شکستن چیزی را در زیر پای ؛ هَتَوْتُه ُ هتواً؛ شکستم او را زیرپای. ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( معجم متن اللغة ). || گرسنگی. ( شمس اللغات ).

فرهنگ فارسی

شکستن چیزی را در زیر پای گرسنگی

پیشنهاد کاربران

بپرس