هترک

لغت نامه دهخدا

هترک. [ هََ رَ ] ( ع اِ ) شیر بیشه. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). اسد. ( اقرب الموارد ) ( معجم متن اللغة ). || زمان دشوار سخت. ( معجم متن اللغة ).

گویش مازنی

/heterk/ بنشین – از روی تحکم، امر کردن به نشستن

پیشنهاد کاربران

بپرس