هباب کردن. [ هَِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به نشاط در آوردن ستوربرای تیز رفتن. به نشاط راندن ستور را : گرچه او را حاجت مهماز نیست راندمی چون شب هبابش کردمی.خاقانی.
(مصدر ) بنشاط آوردن ستوربرای تند رفتن : (( گرچه اوراحالت مهمازنیست راندمی چون شب هبابش کردمی . ) ) ( خاقانی )