هباء
لغت نامه دهخدا
هباء. [ هََ ] ( ع اِ ) وزنی برابر 11741824 از حبة یا 00000029% از غرام. ( معجم متن اللغة ).
فرهنگ معین
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی هَبَاءً: خاک بسیار نرم و غباری که در هوا پراکنده میشود ، و جز در هنگام تابش نور خورشید از یک روزنه دیده نمی شود
ریشه کلمه:
هبو (۲ بار)
واژه «هَباء» از مادّه «هَبْوَة» به معنای ذرات بسیار ریز غبار است که، در حال عادی، ابداً به چشم نمی آید، مگر زمانی که نور آفتاب از روزنه، یا دریچه ای به داخل اطاق تاریکی بیفتد و این ذرات را روشن و قابل مشاهده سازد، و «مُنْبَثّ» در سوره «واقعه» به معنای «پراکنده» است.
غبار . کوبیده شود کوهها بطور کامل و غبار پراکنده گردد . آیه راجع به حبط اعمال کفار در آخرت است یعنی: میآییم به آنچه کردهاند و آن را غبار پراکنده گردانیم نظیر . این لفظ دوبار بیشتر در کلام الله نیامده است.
ریشه کلمه:
هبو (۲ بار)
واژه «هَباء» از مادّه «هَبْوَة» به معنای ذرات بسیار ریز غبار است که، در حال عادی، ابداً به چشم نمی آید، مگر زمانی که نور آفتاب از روزنه، یا دریچه ای به داخل اطاق تاریکی بیفتد و این ذرات را روشن و قابل مشاهده سازد، و «مُنْبَثّ» در سوره «واقعه» به معنای «پراکنده» است.
غبار . کوبیده شود کوهها بطور کامل و غبار پراکنده گردد . آیه راجع به حبط اعمال کفار در آخرت است یعنی: میآییم به آنچه کردهاند و آن را غبار پراکنده گردانیم نظیر . این لفظ دوبار بیشتر در کلام الله نیامده است.
wikialkb: هَبَاء
پیشنهاد کاربران
هوالعلیم
هباء: ذرات معلَّق در هوا
هباء: ذرات معلَّق در هوا
با خود گمان مبر که شود کوششت هدر
زنهار ظن مدار که رنجت شود هبا
[بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف]
( فرج بعد از شدت، حسین بن اسعد دهستانی، به تصحیح اسماعیل حاکمی ، ج1، انتشارات اطلاعات، صفحه53 )
زنهار ظن مدار که رنجت شود هبا
[بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف]
( فرج بعد از شدت، حسین بن اسعد دهستانی، به تصحیح اسماعیل حاکمی ، ج1، انتشارات اطلاعات، صفحه53 )
باد هوا
گرد و غبار
هیچ و پوچ
. . . از دنیا و آخرت خود دست برداشته ام و زحمتهای من بکلی هباء خواهد شد
کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی
جیمیز موریه
ترجمه میرزا حبیب اصفهانی
گرد و غبار
هیچ و پوچ
. . . از دنیا و آخرت خود دست برداشته ام و زحمتهای من بکلی هباء خواهد شد
کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی
جیمیز موریه
ترجمه میرزا حبیب اصفهانی