هایْزِنْبِرگ، وِرنِر (۱۹۰۱ـ۱۹۷۶)(Heisenberg, Werner)
هایْزِنْبِرگ، وِرنِر
هایْزِنْبِرگ، وِرنِر
فیزیک دان آلمانی. بنیانگذار مکانیک کوانتومی است و اصل عدم قطعیت را پدید آورده است. بنابر این اصل، رسیدن به دقت دلخواه در اندازه گیری هـــا امکان پذیر نیست. او به سبب ابداع مکانیک کوانتومی، کاری که در ۲۴سالگی صورت داد، به جایزۀ نوبل فیزیک ۱۹۳۲ دست یافت. هایزنبرگ بر آن نبود که واقعیات درون اتم را به تصویر بکشد، بلکه می خواست با به دست آوردن دستگاهی ریاضی این امور را توضیح دهد. نقطۀ آغاز تحقیقات او بررسی خطوط طیف هیدروژن بود که ساده ترین اتم موجود در طبیعت است. هایزنبرگ نظراتش را در ۱۹۲۵، به کمک ماکس بورن، در دستگاهی با نام مکانیک ماتریسی عرضه کرد. او با عملیات ریاضی روی مقادیر موجود در آرایهها یا ماتریس ها بسامد خطوط طیف هیدروژن را به دست آورد. این امر نخستین توصیف ریاضی دقیق از عملکرد اتم بود و به همین سبب هایزنبرگ را بنیانگذار مکانیک کوانتومی می دانند. مکانیک کوانتومی بر آن است که ساختار اتم را به زبان ریاضی توضیح دهد. هایزنبرگ براساس مطالعاتش در طیف هیدروژن پیش بینی کرد که هیدروژن به دو شکل در طبیعت وجود دارد، اورتوهیدروژن و پاراهیدروژن، که در آن ها، دو هستۀ اتمی در مولکول هیدروژن به ترتیب به صورت هم جهت یا در جهت های مخالف در چرخش اند. این آلوتروپی در ۱۹۲۹ کشف شدند. در ۱۹۲۷، هایزنبرگ اصل عدم قطعیت را کشف کرد که بیشتر شهرت او نیز به سبب همین اصل است. بنا به اصل عدم قطعیت، دقت اندازه گیری های مکان و تکانۀ هر ذره با حدی نظری روبه رو است. به عبارت دیگر، ممکن نیست هر دو کمیت مکان و تکانۀ ذره (حاصل ضرب جرم ذره در سرعت آن) را هم زمان مشخص کرد. همیشه در مقدار هر دو کمیت با درجه ای از عدم قطعیت روبه رو می شویم و هرچه دقت اندازه گیری یکی از آن دو بیشتر شود، هم زمان از دقت دیگری کاسته می شود. حاصل ضرب عدم قطعیت های مکان و تکانه در یکدیگر مقداری است که به تقریب برابر با ثابت پلانک است. این نظر، که نتیجۀ یک عمل را فقط به صورت احتمال اثری معین می توان بیان کرد، نظری انقلابی بود. و حتی آلبرت اینشتین را هم نگران کرده بود. با این همه، اکنون کاملاً پذیرفته شده است. در ۱۹۲۷، هایزنبرگ با استفاده از اصل طرد پاولی نشان داد که خاصیت فِرومغناطیسی از برهم کنش الکتروستاتیکی بین الکترون ها ناشی می شود. بنابه اصل طرد پاولی، هیچ دو الکترونی در اتم نمی توانند مجموعه های یکسانی از اعداد کوانتومی داشته باشند. هایزنبرگ در وورتسبورگ زاده شد و در مونیخ درس خواند. در ۱۹۲۳، دستیار ماکس بورن در دانشگاه گوتینگن شد. از ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۶، با فیزیک دان دانمارکی، نیلس بور، کار می کرد. در ۱۹۲۷، در ۲۶سالگی، استاد دانشگاه لایپزیگ شد و تا ۱۹۴۱ در آن جا ماند. از ۱۹۴۲ تا ۱۹۷۰، مدیر مؤسسۀ فیزیک ماکس پلانک بود. طی جنگ جهانی دوم، در زمینۀ شکافت هسته ای با نازی ها همکاری کرد، ولی برنامۀ گروه او چندین ماه از برنامۀ اتمی متفقین عقب تر بود. پس از جنگ در زمینۀ اَبَررسانایی به تحقیق پرداخت.
هایْزِنْبِرگ، وِرنِر
هایْزِنْبِرگ، وِرنِر
فیزیک دان آلمانی. بنیانگذار مکانیک کوانتومی است و اصل عدم قطعیت را پدید آورده است. بنابر این اصل، رسیدن به دقت دلخواه در اندازه گیری هـــا امکان پذیر نیست. او به سبب ابداع مکانیک کوانتومی، کاری که در ۲۴سالگی صورت داد، به جایزۀ نوبل فیزیک ۱۹۳۲ دست یافت. هایزنبرگ بر آن نبود که واقعیات درون اتم را به تصویر بکشد، بلکه می خواست با به دست آوردن دستگاهی ریاضی این امور را توضیح دهد. نقطۀ آغاز تحقیقات او بررسی خطوط طیف هیدروژن بود که ساده ترین اتم موجود در طبیعت است. هایزنبرگ نظراتش را در ۱۹۲۵، به کمک ماکس بورن، در دستگاهی با نام مکانیک ماتریسی عرضه کرد. او با عملیات ریاضی روی مقادیر موجود در آرایهها یا ماتریس ها بسامد خطوط طیف هیدروژن را به دست آورد. این امر نخستین توصیف ریاضی دقیق از عملکرد اتم بود و به همین سبب هایزنبرگ را بنیانگذار مکانیک کوانتومی می دانند. مکانیک کوانتومی بر آن است که ساختار اتم را به زبان ریاضی توضیح دهد. هایزنبرگ براساس مطالعاتش در طیف هیدروژن پیش بینی کرد که هیدروژن به دو شکل در طبیعت وجود دارد، اورتوهیدروژن و پاراهیدروژن، که در آن ها، دو هستۀ اتمی در مولکول هیدروژن به ترتیب به صورت هم جهت یا در جهت های مخالف در چرخش اند. این آلوتروپی در ۱۹۲۹ کشف شدند. در ۱۹۲۷، هایزنبرگ اصل عدم قطعیت را کشف کرد که بیشتر شهرت او نیز به سبب همین اصل است. بنا به اصل عدم قطعیت، دقت اندازه گیری های مکان و تکانۀ هر ذره با حدی نظری روبه رو است. به عبارت دیگر، ممکن نیست هر دو کمیت مکان و تکانۀ ذره (حاصل ضرب جرم ذره در سرعت آن) را هم زمان مشخص کرد. همیشه در مقدار هر دو کمیت با درجه ای از عدم قطعیت روبه رو می شویم و هرچه دقت اندازه گیری یکی از آن دو بیشتر شود، هم زمان از دقت دیگری کاسته می شود. حاصل ضرب عدم قطعیت های مکان و تکانه در یکدیگر مقداری است که به تقریب برابر با ثابت پلانک است. این نظر، که نتیجۀ یک عمل را فقط به صورت احتمال اثری معین می توان بیان کرد، نظری انقلابی بود. و حتی آلبرت اینشتین را هم نگران کرده بود. با این همه، اکنون کاملاً پذیرفته شده است. در ۱۹۲۷، هایزنبرگ با استفاده از اصل طرد پاولی نشان داد که خاصیت فِرومغناطیسی از برهم کنش الکتروستاتیکی بین الکترون ها ناشی می شود. بنابه اصل طرد پاولی، هیچ دو الکترونی در اتم نمی توانند مجموعه های یکسانی از اعداد کوانتومی داشته باشند. هایزنبرگ در وورتسبورگ زاده شد و در مونیخ درس خواند. در ۱۹۲۳، دستیار ماکس بورن در دانشگاه گوتینگن شد. از ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۶، با فیزیک دان دانمارکی، نیلس بور، کار می کرد. در ۱۹۲۷، در ۲۶سالگی، استاد دانشگاه لایپزیگ شد و تا ۱۹۴۱ در آن جا ماند. از ۱۹۴۲ تا ۱۹۷۰، مدیر مؤسسۀ فیزیک ماکس پلانک بود. طی جنگ جهانی دوم، در زمینۀ شکافت هسته ای با نازی ها همکاری کرد، ولی برنامۀ گروه او چندین ماه از برنامۀ اتمی متفقین عقب تر بود. پس از جنگ در زمینۀ اَبَررسانایی به تحقیق پرداخت.
wikijoo: هایزنبرگ،_ورنر_(۱۹۰۱ـ۱۹۷۶)