هاک

/hAk/

لغت نامه دهخدا

هاک. [ ک ِ ] ( ع اِ فعل ) بگیر تو ( زن ).

هاک.[ ک َ ] ( ع اِ فعل ) بگیر تو ( مرد ). ( ناظم الاطباء ).

هاک. ( اِ ) به لغت زند و پازند تخم مرغ را گویند. تخم ماکیان. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). به وزن و معنی خاگ یعنی تخم مرغ. ( فرهنگ رشیدی ). تخم ماکیان و مرغهای دیگر. ( لسان العجم ). || دهن دره. خمیازه. بیاستو. آسا. در لغت نامه اسدی در معنی کلمه بیاستو گوید: بیاستو، دهان دره بودو فارسیان هاک خوانند. ( فرهنگ اسدی حاشیه ص 414 ).

فرهنگ فارسی

تخم، تخم مرغ، یاخته ریزی است دررستنی های نهانزا، که بمنزله تخم است وهرگاه بجای مناسب بیفتدسبز، میشود، اسپر
(اسم ) دهان دره بیاستو
بگیر تو .

فرهنگ معین

(اِ. ) دهان دره .

واژه نامه بختیاریکا

خاک

دانشنامه عمومی

هاک ( به ارمنی: Հակ ) یک منطقهٔ مسکونی در جمهوری آرتساخ است که در استان کاشاتاق واقع شده است. [ ۱]
عکس هاکعکس هاک
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

هاکهاکهاکهاک
فاژ، خمیازه. فنجا. آسا. پاسک و افاک ( در گویش جنوبی ها به ویژه استان کرمان. )

بپرس