هاچیسون، فِرانْسیس (۱۶۹۴ـ۱۷۴۶)(Hutcheson, Francis)
هاچیسون، فِرانْسیس
فیلسوف ایرلندی ـ اسکاتلندی. در کانتی داون ایرلند متولد شد و در دانشگاه گلاسگوی اسکاتلند تحصیل کرد. پس از آن که مدت کوتاهی در مقام کشیشی پرسبیتری موعظه کرد، در ۱۷۱۹ به تأسیس یک مدرسۀ عالی خصوصی در دوبلین همت گماشت. در این جا آثاری نوشت که آوازه و اعتبارش بر پایۀ آن ها استوار است، ازجمله پژوهش دربارۀ زیبایی، نظم، هماهنگی و طرح (۱۷۲۵)، پژوهش دربارۀ خیر و شر اخلاقی (۱۷۲۵)، رساله دربارۀ طبیعت و نحوۀ عمل انفعالات و هیجان ها (۱۷۲۸) و روشنگری هایی در باب حسن اخلاقی (۱۷۲۸). در ۱۷۲۹ به گلاسگو بازگشت و مقام استادی فلسفۀ اخلاقی دانشگاه آن شهر را برعهده گرفت و تا پایان عمر در همان جا ماند. هاچیسون در زمینه های منطق، زیباشناسی و شناخت شناسی نیز خدماتی کرد که به منزلۀ رشته های پیوند میان اندیشۀ جان لاک و اندیشۀ فیلسوفان اسکاتلندی، ازجمله دیوید هیوم، جاذبه و اهمیت تاریخی دارند. لیکن، اهمیت عمدۀ هاچیسون در نظام اخلاقی اوست که تا حد زیادی به نظام اخلاقی آنتونی اَشلی کوپر، شباهت دارد. هاچیسون دو اصل را بدیهی فرض می کرد: نوعی «حس اخلاقی» که غریزانه نقش داور نیکی ها را ایفا می کند و نوعی اصل کردار، «نیک خواهی آرام»، که شالودۀ رفتار انسانی است و در مقابل نفع طلبیِ ساده قرار می گیرد. هاچیسون، در نظریه اش مبنی بر این که عمل شایسته فقط آن عملی است که به طور کلی برای جامعه سودمند باشد، پیشاهنگ فایده باوری بود، و حتی عبارت اصلی «بیشترین خوشی برای بیشترین تعداد» را پیشاپیش بیان کرده بود. کتاب او به نام نظام فلسفۀ اخلاقی پس از مرگ وی، در ۱۷۵۵ انتشار یافت.
هاچیسون، فِرانْسیس
فیلسوف ایرلندی ـ اسکاتلندی. در کانتی داون ایرلند متولد شد و در دانشگاه گلاسگوی اسکاتلند تحصیل کرد. پس از آن که مدت کوتاهی در مقام کشیشی پرسبیتری موعظه کرد، در ۱۷۱۹ به تأسیس یک مدرسۀ عالی خصوصی در دوبلین همت گماشت. در این جا آثاری نوشت که آوازه و اعتبارش بر پایۀ آن ها استوار است، ازجمله پژوهش دربارۀ زیبایی، نظم، هماهنگی و طرح (۱۷۲۵)، پژوهش دربارۀ خیر و شر اخلاقی (۱۷۲۵)، رساله دربارۀ طبیعت و نحوۀ عمل انفعالات و هیجان ها (۱۷۲۸) و روشنگری هایی در باب حسن اخلاقی (۱۷۲۸). در ۱۷۲۹ به گلاسگو بازگشت و مقام استادی فلسفۀ اخلاقی دانشگاه آن شهر را برعهده گرفت و تا پایان عمر در همان جا ماند. هاچیسون در زمینه های منطق، زیباشناسی و شناخت شناسی نیز خدماتی کرد که به منزلۀ رشته های پیوند میان اندیشۀ جان لاک و اندیشۀ فیلسوفان اسکاتلندی، ازجمله دیوید هیوم، جاذبه و اهمیت تاریخی دارند. لیکن، اهمیت عمدۀ هاچیسون در نظام اخلاقی اوست که تا حد زیادی به نظام اخلاقی آنتونی اَشلی کوپر، شباهت دارد. هاچیسون دو اصل را بدیهی فرض می کرد: نوعی «حس اخلاقی» که غریزانه نقش داور نیکی ها را ایفا می کند و نوعی اصل کردار، «نیک خواهی آرام»، که شالودۀ رفتار انسانی است و در مقابل نفع طلبیِ ساده قرار می گیرد. هاچیسون، در نظریه اش مبنی بر این که عمل شایسته فقط آن عملی است که به طور کلی برای جامعه سودمند باشد، پیشاهنگ فایده باوری بود، و حتی عبارت اصلی «بیشترین خوشی برای بیشترین تعداد» را پیشاپیش بیان کرده بود. کتاب او به نام نظام فلسفۀ اخلاقی پس از مرگ وی، در ۱۷۵۵ انتشار یافت.
wikijoo: هاچیسون،_فرانسیس_(۱۶۹۴ـ۱۷۴۶)