فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
هاپو: [ اصطلاح در تداول عامه ] ( سگ ) در زبان کودکانه ، در زبان کودکان سگ
( ( آرزو لب پایین را داد تو و به سگ اسباب بازی قهوه ای نگاه کرد توی فرو رفتگی بالای داشبورد . شیرین که پژو را خرید ایه سگ را هدیه داد به شیرین و ادای حرف زدن بچه ها را در آورد "هاپوی خوشگل مواژب خاله خوشگل " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص73 . ) )
( ( آرزو لب پایین را داد تو و به سگ اسباب بازی قهوه ای نگاه کرد توی فرو رفتگی بالای داشبورد . شیرین که پژو را خرید ایه سگ را هدیه داد به شیرین و ادای حرف زدن بچه ها را در آورد "هاپوی خوشگل مواژب خاله خوشگل " ) )
... [مشاهده متن کامل]
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص73 . ) )
هاپو ( Hapu ) :در زبان ترکی هم در لفظ کودکانه یعنی سگ
هاپو: ( در زبان کودکانه ) ترکی هم یعنی سگ
( سگ ) در زبان کودکانه
نام بنیادی کارواژه ( و ) کننده ی کار
نام بنیادی کارواژه ( و ) کننده ی کار
هاپو . ( اِ ) در تداول اطفال ، سگ . در زبان کودکان سگ / حیوانی چارپا از پستانداران گوشت خوار که غالباً اهلی میشود و دارای انواع بسیار است .