(Hanya Yanagihara(1974
رمان نویس آمریکایی. در لس آنجلس متولد شد اما بیشتر دوران زندگی خود را در هاوایی سپری کرده است. مادری اهل کره و پدری با تبار ژاپنی دارد. بعد از فارغ التحصیلی از کالج اسمیت، به عنوان روزنامه نگار مشغول به کار شد و به سردبیری نشریه ی تی (ضمیمه ی مُد در نشریه ی نیویورک تایمز) رسید. رمان اولش the people in the trees درباره ی ویروس شناسی برجسته و برنده ی جایزه ی نوبل است که به تجاوز به فرزندان خود محکوم شده و در دوران حبس، سرگذشت و خاطرات خود را می نویسد. این داستان بر اساس سرگذشت واقعی دانیل کارلتون گایداشک نوشته شده است.
رمان دوم وی با عنوان یک زندگی کوچک در سال 2015 منتشر شد و خلاف پیش بینی نویسنده و ناشر، با استقبال شدید خوانندگان روبه رو گردید و در فهرست نامزدان جایزه ی بوکر و جایزه ی ملی کتاب قرار گرفت. این کتاب درباره ی چهار همکلاسی دانشگاهی کوچک در ماساچوست است که همگی به نیویورک مهاجرت می کنند و هر کدام راه خود را در پیش می گیرد. یکی از آن ها سودای بازیگری در سر دارد، دیگری به معماری موفق اما ناراضی تبدیل شده، سومی نقاشی جسور و رک است که سعی دارد راه خود را به دنیای هنر هموار کند و آخری مردی منزوی و مرموز که در مرکز این گروه دوستی قرار می گیرد. این رمان علی رغم حجم زیاد و توصیفات بی پرده از اعتیاد، خشونت و مشکلات روانی در بین اهالی کتاب بسیار محبوب شد و تا مدت ها در فهرست رمان های پرفروش نیویورک تایمز قرار داشت.
رمان نویس آمریکایی. در لس آنجلس متولد شد اما بیشتر دوران زندگی خود را در هاوایی سپری کرده است. مادری اهل کره و پدری با تبار ژاپنی دارد. بعد از فارغ التحصیلی از کالج اسمیت، به عنوان روزنامه نگار مشغول به کار شد و به سردبیری نشریه ی تی (ضمیمه ی مُد در نشریه ی نیویورک تایمز) رسید. رمان اولش the people in the trees درباره ی ویروس شناسی برجسته و برنده ی جایزه ی نوبل است که به تجاوز به فرزندان خود محکوم شده و در دوران حبس، سرگذشت و خاطرات خود را می نویسد. این داستان بر اساس سرگذشت واقعی دانیل کارلتون گایداشک نوشته شده است.
رمان دوم وی با عنوان یک زندگی کوچک در سال 2015 منتشر شد و خلاف پیش بینی نویسنده و ناشر، با استقبال شدید خوانندگان روبه رو گردید و در فهرست نامزدان جایزه ی بوکر و جایزه ی ملی کتاب قرار گرفت. این کتاب درباره ی چهار همکلاسی دانشگاهی کوچک در ماساچوست است که همگی به نیویورک مهاجرت می کنند و هر کدام راه خود را در پیش می گیرد. یکی از آن ها سودای بازیگری در سر دارد، دیگری به معماری موفق اما ناراضی تبدیل شده، سومی نقاشی جسور و رک است که سعی دارد راه خود را به دنیای هنر هموار کند و آخری مردی منزوی و مرموز که در مرکز این گروه دوستی قرار می گیرد. این رمان علی رغم حجم زیاد و توصیفات بی پرده از اعتیاد، خشونت و مشکلات روانی در بین اهالی کتاب بسیار محبوب شد و تا مدت ها در فهرست رمان های پرفروش نیویورک تایمز قرار داشت.
wikijoo: هانیا_یاناگیهارا