هامع

لغت نامه دهخدا

هامع. [ م ِ ] ( ع ص ) سیال. روان. ج ، هوامع.
- دمع هامع ؛ اشک روان. ( ناظم الاطباء ).
- سحاب هامع ؛ ابر بارنده. ( معجم متن اللغة ).
- کوز هامع ؛ کوزه آب تلاینده . ( مهذب الاسماء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس