لغت نامه دهخدا
هاشور. ( فرانسوی ، اِ ) رجوع به حاشور شود.  
فرهنگ فارسی
پرداخت، صیقل زدن تصویرباقلم، نقطه چین درحکاکی
(اسم ) حاشیه شیوه ای در نقاشی برای نشان دادن سایه و روشن تصاویر.  
فرهنگ معین
[ فر. ] (اِ. ) حاشیه ، شیوه ای در نقاشی برای نشان دادن سایه و روشن تصاویر. 
 [ فر. ] (اِ. ) پرداخت کردن .  
فرهنگ عمید
خطوط موازی و نزدیک به هم که در طراحی، نقشه کشی یا حکاکی برای سایه روشن زدن یا مشخص کردن بخش های مورد نظر به کار می رود.  
گویش مازنی
/haashoor/  عوض کردن لباس  - لباس کهنه و مستعمل ۳فقط یک دست لباس داشتن
  
مترادف ها
hachure (اسم)
هاشور، اژ، پرداز