هاشمه
لغت نامه دهخدا
هاشمة. [ ش ِ م َ ] ( ع اِ ) شجه و شکستگی در استخوان بی آنکه جدا گردد. ( ناظم الاطباء ) ( قطر المحیط ). شکستگی سر که استخوان شکند یا بشکند آن را بی جدائی یا بشکند آن را، پس خون روان گردد پس برآرند آن استخوان شکسته را و آشکار گردانند فراشه را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شکستگی سر که استخوان را بشکند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). جراحتی که استخوان سر یا صورت را شکند.
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
هاشمه جنایتی است که موجب شکستگی استخوان شود اگرچه جراحتی هم ایجاد نکند