شوربختانه جناب دهخدا معنای این فعل را بنادرستی ذکر کرده اند. فعل هاختن/هازیدن در پارسی میانه به معنای "هدایت کردن، ترغیب کردن، قانع کردن، گرواندن ( مسبب گرویدن ) ' بکار می رفته و به روشنی آشکار است که در نمونه ای که دهخدا اورده به همین معنی بکار رفته است:
... [مشاهده متن کامل]
ای پسر جور مکن کارک ما دار بساز
به از این کن نظر و حال من و خویش به هاز.
برای توضیح بیشتر به صفحه ی 'هاختن' رجوع شود.
منبع:
A Concise Pahlavi Dictionary by D. N Mackenzie
Parsig Database
من در این به هاز بسیار اندیشیدیم هیچ کدام از اینها نیست و چیزی به نام هازیدن نداریم
در این سروده میگوید
به از این کن نظر حال من و خویش بهاز
بهاز پایانی همان به از نخست است
این را در جنوب هم میگویند در شیراز و لرستان میگویند بهز این مارا ببین - این پارچه بهز اینست نه بهز خودت - یعنی نه بهتر از تو -
... [مشاهده متن کامل]
به از / در جنوب آنرا میگویند بهز اینست
هاز و هازیدن گویه دیگر ساز و سازیدن است در پارسی بسیار دو گویه از یک وازه را هم قافیه کرده اند
هازیدن، هاختن: هدایت، رهبری، ترغیب، راهنمایی کردن