هازم
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
اسم فاعل از هزم
به معنای شکست دهنده
حالا چند تا نکته واسه بعضیا:
۱. حزم: دور اندیشی
۲. هزم: شکست دادن ( هزیمت: شکست ، گریختگی ، پراکندگی )
۳. هضم : گوارش ، گواریدن
به معنای شکست دهنده
حالا چند تا نکته واسه بعضیا:
۱. حزم: دور اندیشی
۲. هزم: شکست دادن ( هزیمت: شکست ، گریختگی ، پراکندگی )
۳. هضم : گوارش ، گواریدن
مغلوب کننده، شکست دهنده