هازل

لغت نامه دهخدا

هازل. [ زِ ] ( ع ص ) هزل گو، مقابل جدگو. ( قطر المحیط ) ( از اقرب الموارد ) :
هر جدی هزل است پیش هازلان
هزلها جد است پیش عاقلان.
مولوی.
|| بیهوده گوی. || لطیفه گوی. ( ناظم الاطباء ). || بازی کننده. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || بیهوده. ( منتهی الارب ). || مسخره. ( نصاب الصبیان ).

فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱- هزل گوینده مقابل جدگو : (( هر جدی هزل است پیش هازلان هزلها جداست پیش عاقلان . ) ) ( مثنوی ) ۲ - بیهوده گری .
هزل گو مقابل جد گو . بیهوده گوی .

فرهنگ معین

(زِ ) [ ع . ] (اِفا. ) هزل گوینده ، مق . جدگو. بیهوده گوی .

فرهنگ عمید

۱. هزل گوینده، لطیفه گو.
۲. بیهوده گو.

دانشنامه عمومی

هازل (آلمان). هازل ( به آلمانی: Hasel ) یک شهر در آلمان است که در Lörrach واقع شده است. [ ۲] هازل ۱٬۱۱۱ نفر جمعیت دارد.
عکس هازل (آلمان)عکس هازل (آلمان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

در بحث معاملات در حقوق مدنی یه سری از معاملات باطل هستند مثل معاملات با اشخاص، در حال خواب مستی بیهوشی، اشخاص مجنون وصغیر غیر ممیز، معاملات اکراهی، اکراه مادی، معامله باشخص هازل
هازل در واقع یعنی موضوعی که جدی نیست خارج از اراده باطنی فرد است
در حقوق به معنی کسی که شوخی میکند.
کسی که بیهوده و بی اساس سخن می گوید

بپرس