هاروتی

لغت نامه دهخدا

هاروتی. ( حامص ) سِحْر. جادو. افسون. ( از ناظم الاطباء ). ساحری. ( آنندراج ) ( غیاث ) :
به هاروتی از زهره دل برده بود
چو هاروت صد پیش او مرده بود.
نظامی.
|| ( ص نسبی ) ساحر. ( آنندراج ) ( غیاث ). ساحر و مانند هاروت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. ساحر.
۲. (حاصل مصدر ) ساحری.

پیشنهاد کاربران

بپرس