نیکی نمای. [ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( نف مرکب ) نیکوکار. محسن : گرامیش کردن سزاوار هست که نیکی نمای است و یزدان پرست.فردوسی.نیکی نمای بد نتوان نمودن. ( منتخب قابوسنامه ص 14 ). || دال به خیر و صلاح. ناصح خیرخواه.
( نیکی نما ی ) ( صفت ) ۱ - نیکی کننده خوبی کننده . ۲ - محسن نیکو کار: (( نیکی نمای بد نتواند نمودن . ) )