نیکی نمای

لغت نامه دهخدا

نیکی نمای. [ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( نف مرکب ) نیکوکار. محسن :
گرامیش کردن سزاوار هست
که نیکی نمای است و یزدان پرست.
فردوسی.
نیکی نمای بد نتوان نمودن. ( منتخب قابوسنامه ص 14 ). || دال به خیر و صلاح. ناصح خیرخواه.

فرهنگ فارسی

( نیکی نما ی ) ( صفت ) ۱ - نیکی کننده خوبی کننده . ۲ - محسن نیکو کار: (( نیکی نمای بد نتواند نمودن . ) )

پیشنهاد کاربران

بپرس