نیکوکار

/nikukAr/

مترادف نیکوکار: بخشنده، خیر، درستکار، صالح، کریم، محسن، نکوکردار، نیک کنش، نیکوکردار

متضاد نیکوکار: بدکردار

معنی انگلیسی:
benefactress, beneficent, righteous, benefactor, philanthropist, public-spirited, beneficent, righteous

لغت نامه دهخدا

نیکوکار. ( ص مرکب ) منعم. خیرخواه. ( ناظم الاطباء ) خیر. بارّ. بَرّ. محسن. صالح. کریم. مفضل. ( یادداشت مؤلف ). مقابل بدکار :
میر نیکوکار و میر حق شناس
مهربانتر میر و فرختر مهی.
منوچهری ( دیوان ص 111 ).
خدا عوض می دهد به او هم صحبتی پیغمبران نیکوکار را. ( تاریخ بیهقی ص 310 ). حجت خدا بود پیش او تا او بترساند ستمکاران را و بشارت دهد نیکوکاران را. ( تاریخ بیهقی ص 308 ). هیچکس از بنی اسراییل مجاهد و غازی نبود مگر یوشع و سخت نیکوکار بود. ( قصص الانبیاء ص 129 ). خدا کار نیکوکاران را ضایع نخواهد گذاشت. ( قصص الانبیاء ص 84 ). روی چون روز نیکوکاران و زلف چون شب گناهکاران. ( سندبادنامه ص 212 ).
تو نیکوکار باش و بد میندیش
بدی کردند و نیکی با تن خویش.
سعدی.

فرهنگ فارسی

۱ - آنکه خوب کار کند . ۲ - نیکو کار نیکو کردار : مقابل بد کار بد کردار .

فرهنگ عمید

شخص درستکار و خوش رفتار و بخشنده.

دانشنامه عمومی

نیکوکار (فیلم). نیکوکار ( به انگلیسی: The Benefactor ) ( در اصل با عنوان فرانی ) فیلمی درام محصول سال ۲۰۱۵ آمریکا نوشته و کارگردانی شده توسط اندرو رنزی است. این فیلم برای اولین بار در جشنواره فیلم ترایبکا در تاریخ ۱۷ آوریل سال ۲۰۱۵ به نمایش درآمد. [ ۱] همچنین در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۶ در ایالات متحده در یک نسخه محدود و از طریق ویدئو هنگام درخواست توسط ساموئل گلدوینچ منتشر شد. [ ۲]
یک مرد ثروتمند و نیکوکار در بطن زندگی زوج های تازه ازدواج کرده قرار می گیرد تا گذشته خود را زنده کند…
عکس نیکوکار (فیلم)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

benefactor (اسم)
بانی خیر، نیکوکار، ولینعمت، واقف، صاحب خیر

samaritan (اسم)
نیکوکار، سامره فلسطین

upright (صفت)
راست، درست، عمودی، نیکو کار، راد، درست کار، قائم

benefic (صفت)
بهره بردار، فایده برنده، نیکو کار

beneficent (صفت)
سودمند، مفید، خیر، نیکو کار، منعم

righteous (صفت)
نیکو کار، درست کار، عادل، صالح

فارسی به عربی

رحیم , محسن
مستقیم

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی نیکو کار از ریشه ی دو واژه ی نیکو و کار فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

نیکوکارنیکوکارنیکوکارنیکوکارنیکوکار
احسان
نیکوگر
ده صالحی نژاد
نیکوکار کلمه سه حرفی هست.
که اولش . ا واخرش ن. چیست؟
صاحب خیر. [ ح ِ خ َ / خ ِ ] ( ص مرکب ) نیکوکار.
good - doer
محسن
برره
بخشنده، خیر، درستکار، صالح، کریم، محسن، نکوکردار، نیک کنش، نیکوکردار
به نظر من نیکو کار یعنی کسی که کار نیک و خوب انجام میدهد میشه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس