دیکشنری
مترجم
بپرس
نیکوقد
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
نیکوقد. [ ق َدد / ق َد ] ( ص مرکب ) امیم. ( یادداشت مؤلف ) ( از منتهی الارب ). خوش قامت.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها