همی بود در پیش او یک زمان
بدو گفت سالار نیکوگمان.
فردوسی.
ز گاه منوچهر تا این زمان نه ای جز بی آزار و نیکوگمان.
فردوسی.
بدو گفت رستم که با آسمان نتابد بداندیش و نیکوگمان.
فردوسی.
|| ( اِ مرکب ) حسن ظن. ( یادداشت مؤلف ) : ز نیکوگمان اندرآیم نخست
نباید مگر جنگ و پیکار جست.
فردوسی.