نیکوکنش. [ ک ُ ن ِ ] ( ص مرکب ) محسن. نیکوئی کننده. ( فرهنگ فارسی معین ). نکوکار. نیکوکردار : جهاندار باداد نیکوکنش فشاننده گنج بی سرزنش.فردوسی.