نیکو کرشمه

لغت نامه دهخدا

نیکوکرشمه. [ ک ِ رِ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) طناز.خوش اطوار: لبیعة؛ زن نیکوکرشمه. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

طناز . خوش اطوار .

پیشنهاد کاربران

بپرس